روی این سینه فشار سپرت را بردار

برو از روی سرم دردسرت را بردار

من به تنهایی و تنها شدن عادت کردم

روی میزست ، بلیط سفرت را بردار

پای حرفی که  زدم تا ته دنیا هستم

لطف کن پای من اما تبرت را بردار

هر چه دادم به تو را پس بده تنها یک چیز

یادگارم به تو سنجاق سرت را بردار

هر زمان فکر من افتاد سرت با غصه

سُست کن پای خودت را کمرت را بردار.