اميدوارم اين غزلم بهتون بچسبه:

 

چسبیده به تو، پُشت به دیوار بِمیرم

یک بار نه ،بُگذار که بسیار بمیرم

مردانه ترین حالتِ یک مَردَم  و باید

تا چشم به چشم تو و بیدار بمیرم

در پیچ و خَمِ حادثه های نرسیده

بُگذار که دهقانِ فداکار بمیرم

وقتی که برای سرم این عشق زیادَست

باید به تو هر لحظه بدهکار بمیرم

آنقدر عزیزی که بَرایت همه ی عمر

یک بار نه بگذار که بسیار بمیرم.

بابل در خدمتيم:

 

باری اِضافی ، آدمِ سر بار بی تو                  

یک زندگی یِ  سخت و  رِقَّت بار بی تو-

با من کسی راضی به هَمصُحبت  شدن  نیست

با من تمام ِ شهر بد رفتار بی تو-

پس کوچه ها  را  پشت هم هر روز تا شب

طی میکنم این  راه  را هر بار بی تو-

یک کاغذ و خودکار و چایِ تلخ هر شب

آتش به آتش ، نخ به نخ  سیگار بی تو-

یک زندگی یِ  فصلی و سَیّار دارم

من کوله بارم  پشت  وانت بار بی تو.