من بوده را همیشه ، تو دایم نبود را

یک عمر با تو تجربه کردم رُکود را


دریا شدی وسمت تو در حرکتم چه سود

وقتی همیشه پس زده ای دست رود را


من قسمتم همیشه ضرر بود و ضرب شست

تو برده ای همیشه تمامی ی سود را


فوّاره ای که اوج گرفتی و پر زدی

من آدمی که تجربه کرده فرود را


از آتشی که شعله ورش کرده ام فقط

بردم به چشمهای خودم سوز دود را.