اینم خلیج همیشه فارس خودم:
خلیجی که فارس می خواند
خسته اصلاً نمی شوم ؛ هرگز، خسته اصلاً اَزین تَوالی ها
زنده هستی و روح داری تو زنده هستی شبیه شالی ها
باد پیراهنِ قشنگت را می کِشد روی صَخره ماهی ها ت
گلّه هایِ عروسِ دریاییت می شود نقشِ روی قالی ها
تَنگه ای سَهل و مُمتَنِع داری صَخره هایی عَجیب مَرجانی
سمتِ تو عاشقانه می ریزند با تو پُر می شوند خالی ها
موج هایت چقدر سَرمَستند مُرغ هایت همیشه دریایی
ساحِلَت را چقَدر می فَهمی حَسرتَت مانده بر شُمالی ها
کوسِه هایت رَفیقِ ماهی ها طرحی از کوسه رویِ کاشیها
امپراطوریِ ترا دیدم جنگِ نرمِ تو با سُفا لی ها
چشم آبی یِ روسَری مِشکی ، کشورِ زخمهایِ طولانی
سربُلندی چقدر بانو جان پُر شدی از تمامِ عالی ها
قبله یِ شاعرانِ ایرانی ، اِقتدارت شکوهِ اشکانی
سمتِ چشمت قُنوت می بَندَم با رُکوعِ تمامِ شالی ها
با کوروش خاطراتِ خوبی را خَنده کردی و گریه کردی تو
تویِ تنهایی یِ خودش زَرتُشت پَرسه می زَد دَرین حَوالی ها
آریایی ترین کَسَم هستی با اِصالَت ترین کَسِ تاریخ
تو خَلیجی که فارس می خواند در حضورِ تمامِ والی ها
دور تا دورِتان همه مَست و جُملِه هایی عَجیب می گویند
با تو پُر می کُنند هر لَحظه جامِشان را تمامِ ساقی ها .