هِی تو! چقدر روی سرم مُشت می زنی

داری به زخمِ کُهنه ام انگُشت می زنی

آن حرفهای مَسخره ای را که دیگران

گفتند و لحظه لحظه مرا کُشت می زنی

من روبروت ،حرفِ خودم را زدم و تو

آن خنجری که دائماً از پُشت می زنی

داری لَگد به بَختِ خودت با دروغهات

داری لگد به صورت زَرتُشت می زنی

هِی باتوام !که روی سَرم مُشت می زنی

داری به زخم کُهنه ام انگشت می زنی.